مفهوم تورم چیست؟ تورم به معنی افزایش سطح عمومی قیمتها است و افزایش یا کاهش در آن نشاندهنده تغییر سرعت افزایش قیمتها میباشد. کاهش تورم به معنای ارزان شدن کالاها و کمتر شدن قیمت آنها نیست، بلکه به معنای کاهش سرعت رشد قیمتهاست. به عنوان مثال، زمانی که گفته میشود تورم از 15 درصد به 10 درصد رسیده است به این معناست که آهنگ رشد قیمتها از 15 درصد به 10 درصد رسیده است.
محاسبه تورم
تورم بر اساس تغییرات شاخص قیمت مصرفکننده محاسبه میشود. این شاخص دربرگیرنده تعدادی از کالاها و خدمات است که هر کدام از این کالاها وزن خاصی در آن دارند. بهعنوان مثال مقدار این شاخص در ابتدای سال 97 برابر با 112.9 بود.این مقدار در انتهای سال 97 برابر با 164.3 شد که براساس میزان این تغییرات که به عنوان تورم در نظر گرفته میشود، نرختورم برابر با ۴۵.۵ درصد شد.
در ادامه بهمنظور درک بهتر مفهوم تورم باید بررسی شود تغییرات قیمت کدام یک از اقلام شاخص مصرفکننده در کل باعث دستیابی به رشد قیمت ۴۵.۵ درصدی شده است. ممکن است برخی از اقلام این شاخص حتی کاهش قیمت را تجربه کرده باشند. اما در نهایت افزایش قیمت برخی دیگر از اقلام که وزن بیشتری دارند باعث رشد قیمت نهایی شده است.
به عنوان مثال:
برای مثال در شاخص قیمت مصرفکننده سهم مواد غذایی و حملونقل بیشتر از سایر موارد است. افزایش قیمت این گروه حدود ۶1 درصد بوده و سایر اقلام افزایش کمتر قیمت را تجربه کردهاند. درنهایت تورم به دلیل خنثیسازی تغییرات قیمتی عددی کمتر از ۶1 درصد را نشان میدهد. این در حالی است که اغلب مردم، تغییرات قیمت اقلامی که ملموستر هستند را مبنای افزایش یا کاهش تورم در نظر میگیرند.
اثرات منفی تورم
اقلامی مانند پوشاک، غذا، حمل و نقل و خدمات پزشکی برای مردم از اهمیت بالایی برخوردار هستند. افزایش قیمت این اقلام تاثیرات بدی بر کیفیت زندگی مردم میگذارد و شرایط ناامیدکنندهای را برای آنها ایجاد میکند. این ناامیدی مردم جامعه بر چرخه اقتصاد کشور نیز تاثیر سو میگذارد.
علاوه بر تاثیر مخربی که نرختورم بر قدرت خرید افراد و فشار بر زندگی روزمره آنها میگذارد، ارزش داراییهای آنها بهخصوص داراییهایی که بهصورت نقد نگهداری میکنند را نیز کاهش میدهد.
تورم و سرمایه گذاری
در شرایط تورمی، سرمایهگذاری بهعنوان راهکاری برای مقابله با این پدیده اقتصادی به کار میرود. از این رو، برخورداری از دانش سرمایهگذاری کافی در بازارهای مختلف مانند مسکن، ارز، طلا و بورس باید مورد توجه قرار بگیرد. از طرف دیگر، سرمایه لازم برای ورود به هریک از این بازارها نیز متفاوت است.
شاید برخی از افراد با توجه به میزان تخصص و آگاهی از شرایط اقتصادی و میزان پسانداز خود، قدرت ورود به هر بازاری برای سرمایهگذاری را نداشته باشند. این در حالی است که بازار سرمایه و بورس، با توجه به ابزارهای موجود مانند صندوق سرمایه گذاری، ورود افراد با هر سطح از دانش و هر میزان سرمایه را فراهم و شرایط را برای آنها تسهیل کرده است.
سپردهگذاری در بانک نیز در این شرایط تورمی و با کاهش نرخ سپرده بانکها معقول و منطقی نیست. چرا که اغلب اوقات، نرخ بهره بانکی نرخ تورم را پوشش نمیدهد.